امروز بر جامعه مهندسی کشور آشکار است که سازمانهای نظام مهندسی ساختمان، دچار چالشهای بیرونی و درونی زیادی میباشند که باعث کاهش کارآیی آنها میگردد. این مسئله برای اغلب سازمانهای با ماهیت سازمانهای نظام مهندسی ساختمان نیز صادق است (بیطرف، 1391).
در بخش چالشهای بیرونی سازمانهای نظام مهندسی ساختمان به طور خلاصه میتوان به مواردی نظیر ارتباط بسیار ضعیف، ناکارآمد و غیرسازنده بین سازمانها و شهرداریها، رفتار یک طرفه و یکسویه از جانب وزارت راه و شهرسازی در قبال سازمان، عدم اجرای کامل و موضع گیریهای سلیقهای با قوانین، چالش بین اعضای سازمانها با مخاطبان خود و رفتارهای غیرحرفهای برخی از مهندسان عضو آنها اشاره نمود. در این بین اثرپذیری از معضلات اقتصادی و عقب ماندگی از فنآوریهای جدید ساخت و ساز هم در افزایش چالشهای یاد شده بیتاثیر نمیباشد. و اما در بخش چالشهای درونی سازمانهای نظام مهندسی ساختمان میتوان به مواردی نظیر رویه منفعلانه اعضا در انتخابات، کارآیی ضعیف کمیتههای تخصصی، غفلت و عدم ارائه پاسخِ سئوالات صنفی اعضا از سوی سازمانها، عدم توجه سازمانها به پتانسیل منابع انسانی متخصص در اعضا و نتیجتاً ترس از ورود مستقیم به میدانها و عرصههای حرفهای (نظیر مجریان ذیصلاح) و به دنبال آن حرکتهای ناقص و تصمیمگیریهای یکسویه با استناد به رعایت مصلحت جامعه، عدم رضایت مهندسان از مدیریت سازمانها و غیره اشاره کرد (بیطرف، 1391).
حال سئوال اینجاست که راهکار برون رفت از این مشکلات و ناکارآمدی سازمانهای نظام مهندسی چیست؟ آیا مشکلات و یا به عبارت بهتر بیماریها و چالشهای گریبانگیر همه سازمانهای نظام مهندسی با یک نسخه واحد قابل علاج است؟ یا باید با در نظر گرفتن علائم و شاخصهای مناسب و به صورت مجزا به درمان بیماریهای آنها پرداخت؟
متاسفانه پیشینه بیست ساله سازمانهای نظام مهندسی ساختمان به هیج عنوان افتخار آمیز نیست!
ولی کجای کار ایراد دارد که بعد از بیست سال هنوز سازمانهای نظام مهندسی ساختمان غرق در انبوهی از مشکلات ابتدایی و پیش پا افتاده می باشند؟
برای اینکه هر سازمان و ارگانی در جهت صحیح و درست حرکت کند و اعتماد مردم نسبت به آن جلب گردد و بتواند از سرمایههای مادی و معنوی نهایت استفاده را داشته باشد نیاز به ناظری قدرتمند و بیطرف دارد. در این بین وزارت راه و شهرسازی با توجه به اینکه وظیفه هدایت ساخت و ساز کشور را در دست دارد، یکی از مجموعههایی است که باید نظارت مداوم و مستمر از سوی نهادهای متخصص بر تصمیمات و فعالیتهای این وزارتخانه وجود داشته باشد. نظام مهندسی ساختمان به عنوان بزرگترین اجتماع مهندسی کشور و با توجه به اینکه نظارت بر فعالیتهای ساختمانی از اصلیترین وظایف آن میباشد، یکی از نهادهایی است که باید چنین نظارتی بر وزارت راه و شهرسازی داشته و گزارشهای مستمر را در این راستا ارائه نماید. اما ساختار کنونی نظام مهندسی، هرگز چنین اجازه ای را به این نظام نخواهد داد چرا که با انتخاب شورای مرکزی و رئیس آن توسط وزیر مسکن، استقلال نظام مهندسی کاملا از بین میرود و دیگر چنین مجموعه وابستهای نمیتواند بر کارفرمای خود که وزارت مسکن و شهرسازی است نظارت داشته باشد (وجودی، 1384).
مراجع:
بیطرف، حبیبا... . (هفتم شهریور 1391). ضرورت تدوین استراتژی برای سازمان نظام مهندسی ساختمان. روزنامه دنیای اقتصاد، شماره 2725.
وبسایت مهدی وجودی- نظام مهندسی یا معضل مهندسی،
www.vojoudi.com.